نگاهى به شرحهاى نهج البلاغه (2)
نگاهى به شرحهاى نهج البلاغه (2)
نوشته: دکتر مصطفی بروجردی
شرح الهى اردبیلى «منهج الفصاحة»
شرح ملا فتح الله کاشانى «تنبیه الغافلین»
منهاج الولایة فى شرح نهج البلاغة
شرح دنبلى خویى «الدرة النجفیة فى شرح نهج البلاغه الحیدریة»
منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة
بهج الصباغة فى شرح نهج البلاغة
ترجمه و تفسیر نهج البلاغه محمد تقی جعفری
در قسمت قبل این مطلب در مورد اهمیت نهج البلاغه و توجه ای که توسط علما به این منبع شریف شده است سخن گفتیم و برخی از شرحهایی که بر نهج البلاغه زده شده است را معرفی نمودیم. در این قسمت از مطلب به معرفی تعدادی دیگر از این شروح می پردازیم.
شرح الهى اردبیلى «منهج الفصاحة»
تالیف: کمال الدین حسین بن شرف الدین عبدالحق اردبیلى متخلص به الهى (م 950 ه . ق) (1)
الهى چهار اثر درباره نهج البلاغه تالیف نموده که عبارتند از:
1- شرح کبیر نهج البلاغه که آن را "منهج الفصاحه فى شرح نهج البلاغه" نامیده و به شاه اسماعیل صفوى تقدیم نموده است. تاکنون نسخه اى از این شرح شناسایى نشده است. و آن چه در فهارس به نام منهج الفصاحه الهى اردبیلى، معرفى شده تلخیص این کتاب بوده نه اصل آن .
2- نهج الفصاحه یا منتخب منهج الفصاحة، الهى اردبیلى بعد از نگارش شرح کبیر خود بر نهج البلاغه، چون همت مردمان را از مطالعه آن به سبب تفصیلش قاصر دید، آن را به نام شاه طهماسب صفوى تلخیص و "نهج الفصاحه" نامید. از این شرح نسخه هاى متعددى در دست است و در فهارس با نام "منهج الفصاحه" معرفى شده است. این شرح به پارسى است و تا کنون به چاپ نرسیده است.
3- ترجمه نهج البلاغه، ترجمه روانى است از نهج البلاغه و گویا اولین ترجمه فارسى نهج البلاغه است . این ترجمه به صورت چاپ سنگى به چاپ رسیده است.
4- شرح و ترجمه کنایات و استعارات منهج الفصاحه، الهى اردبیلى این رساله را به درخواست سید جلال الدین احمد مشهور به صفار مشهدى طوسى، نگاشته و در آن استعارات و تمثیلات به کار رفته در شرح کبیرش "منهج الفصاحه" را تفسیر نموده است. نسخه اى از بخش آغازین این کتاب در کتابخانه مجلس شوراى اسلامى نگهدارى مىشود. (2)
شرح ملا فتح الله کاشانى «تنبیه الغافلین»
تالیف: ملا فتح الله بن شکرالله شریف کاشانى (م 988 ه . ق) ترجمه و شرح پارسى است از نهج البلاغه، این شرح به صورت مزجى صورت گرفته و اغلب جنبه ادبى و لغوى دارد.
از این شرح نسخ متعددى در دست است و اخیرا دوبار به صورت زیبا (بار اول در سه جلد و بار دوم در دو جلد) منتشر شده است. این شرح شباهت زیادى با ترجمه الهى اردبیلى دارد و در موارد متعددى کلمات و الفاظ عین هم هستند .
منهاجالولایة فى شرح نهجالبلاغة
این شرح اثر جمال السالکین عبدالباقى صوفى تبریزى (م 1039 ه . ق) و ملقب به دانشمند است. منهاج الولایة شرحى موضوعى بر نهج البلاغه است. دانشمند، خطبه هاى نهج البلاغه را در دوازده باب تقسیم بندى کرده است:
باب اول: ستایش خداوند، توحید ذاتى، اسمائى و افعالى او، بیان شگفتی هاى آفرینش.
باب دوم: ستایش پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم و آل او، و مناقب آنچه که او آورده است: قرآن کریم و اسلام.
باب سوم: بیان شرافت دانش، هدایت، و اوصاف عالمان.
باب چهارم: تقوى، صفات متقین و شعار اولیاء و صالحان.
باب پنجم: حکمتهاى ظریف، مثالهاى لطیف و آداب.
باب ششم: وصایا، نصیحتها و مواعظ.
باب هفتم: دورى از دنیاى گذرا و روى آوردن به آخرت جاودان.
باب هشتم: مذمت کبر و فخر و حسد و توبیخ متکبران.
باب نهم: مذمت ظلم و ظالمان و هرکس که با هدایت و دین به مخالفت برمىخیزد.
باب دهم: قوانین عدالت و حکم و سیاست مُدن.
باب یازدهم: معاد، احوال مرگ و قبر و احوال حشر و قیامت و ورود به بهشت و دوزخ.
باب دوازدهم: دعا .
در هریک از این بابها، تعدادى خطبه مورد شرح قرار گرفته اند. با این همه تعدادى از خطبه هاى باب نهم و تمامى خطبه هاى باب هاى دهم و دوازدهم بدون شرح باقى مانده که ظاهرا مؤلف موفق به شرح آنها نشده است. نکته دیگر اینکه در این شرح تکیه اصلى بر شرح خطبه ها بوده و به نامه ها و حکمتهاى قصار کمتر توجه شده است.
روش مؤلف بدین قرار است که در هریک از ابواب فوق الذکر چند خطبه که مناسب با عنوان بوده برگزیده و پس از بیان عبارتى کوتاه از هریک از خطبه ها - و گاه چند عبارت - به شرح آن خطبه پرداخته است.
این شرح، در همه موارد، یکسان نیست. در برخى خطبهها با تفصیل بیشتر و برخى دیگر بسیار فشرده و مختصر و حتى در پارهاى موارد تنها ترجمه عبارات نهج البلاغه است.
همچنین در ابواب گوناگون تعداد خطبهها از یکسانى برخوردار نیست. براى نمونه در باب نخست هفت خطبه مورد شرح قرار گرفتهاند که مفصل ترین ابواب کتاب را تشکیل مىدهند. در باب دوم بیست خطبه، در باب سوم چهار خطبه و در باب چهارم تنها یک خطبه شرح شده است.
شرح عبدالباقى شرحى ترکیبى است: عرفان، ادب، اخبار و روایات، حکمت و کلام و اخلاق به وفور در این شرح دیده مىشوند. او برحسب مورد از اقوال بزرگان اهل معرفت - نظیر ابنعربى، صدرالدین قونوى، روزبهان بقلى شیرازى، قشیرى، خواجه نصیرالدین طوسى، مولوى، عطار، شبسترى و ابن فارض - براى فهم و درک کلام بلند امام علیه السلام بهره مىجوید.
در یک کلام، از شرح عبدالباقى به شدت بوى عرفان شیعى استشمام مىشود. انتخاب دوازده باب و شروع از توحید و ختم آن به معاد و دعا، نشان از گرایشات شدید سلوکى شیعى دارد.
این شرح که تا روزگار ما در کتابخانههاى مختلف بصورت خطى باقى مانده بود، با همت جناب آقاى حبیب الله عظیمى و به کوشش دفتر نشر میراث مکتوب در دو جلد عرضه شده و در اختیار طالبان فهم کلام مولى علیه السلام قرار گرفته است.
تالیف: مولى محمد صالح بن محمد باقر روغنى قزوینى از دانشمندان سده یازدهم هجرى؛ شرح مزجى است بر نهج البلاغه که به جهت مزجى بودن آن گاهى از آن با نام ترجمه نهج البلاغه نیز یاد مىشود. این شرح به صورت سربى در سال 1321 ه . ق به اهتمام میرزاعلى ادیب خلوت فرزند میرزا اسماعیل عماد لشکر آشتیانى به چاپ رسید و در آن چاپ این کتاب اشتباها به مولى صالح بن محمد برغانى قزوینى (م 1283 ه . ق) نسبت داده شده است. (3)
این دو شرح از آثار سید علاءالدین محمد گلستانه اصفهانى (م 1110 ه . ق) است. بهجةالحدائق، شرحى مختصر - اما کامل - بر نهج البلاغه بوده و در بردارنده توضیحاتى پیرامون عبارات دشوار نهجالبلاغه است. (4)
حدائق الحقائق فى شرح کلمات کلام الله الناطق: شرحى مفصل - اما نا تمام - بوده که تنها تا خطبه 13 نهج البلاغه را شرح داده، (5) از این شرح سه مجلد باقى مانده و سرنوشت باقى مجلدات نامعلوم است. اساس این شرح تفصیلى بر اخبار و روایات بوده، هرچند شارح از ذکر نکات ادبى و سخنان بزرگان ادب هم غفلت نورزیده است. مهمترین ویژگى این شرح، تحقیقى مفصل پیرامون موضوع امامت است که در طى آن به تمامى شبهات مخالفان پاسخ داده شده است.
گلستانه شرح سومى نیز بر نهج البلاغه نگاشته که آن شرح مفصل خطبه همام است. او تمامى این شرح را در فصل بیست ونهم کتابش «روضةالعرفاء فى شرح الاسماءالحسنى» درج نموده است. (6)
هیچکدام از شروح گلستانه به چاپ نرسیده و نسخ متعددى از آنها در دست است.
تالیف: ملا محمد باقربن محمد نواب لاهیجى اصفهانى از دانشمندان سده سیزدهم هجرى؛ شرح و ترجمه مفصلى است از نهجالبلاغه که مؤلف جلد اول آن را در سال 1225 و جلد دوم را در سال 1226 به پایان رسانیده است. این شرح را مؤلف به نام فتحعلى شاه قاجار تالیف نموده است.
نسخ متعددى از این شرح در دست است و بار اول در سال 1317 ه . ق در تهران به چاپ رسیده و در سال 1379 ه . ش از سوى دفتر نشر میراث مکتوب در تهران در سه جلد به شکل زیبا و تحقیقى، مجددا به چاپ رسیده است.
شرح دنبلى خویى «الدرة النجفیة فى شرح نهج البلاغه الحیدریة»
تالیف: آیةالله شهید میرزا ابراهیم بن حسین دنبلى خویى (شهادت 1324 ه . ق) (7) . مؤلف شرحش را در دو جلد تالیف نموده و جلد اول آن را در سال 1273 در دهه دوم صفر و جلد دوم آن را در جمادىالاول 1291 به پایان رسانیده است . شرح وى گزیدهاى از شرح ابن میثم بحرانى است. و نسخ متعددى از آن در دست است که جلد اول نسخه اصل مؤلف در مدرسه نمازى خویى (8) و جلد دوم در کتابخانه آیةالله مرعشى (9) نگهدارى مىشود. این شرح در زمان حیات مؤلف در تبریز به صورت سنگى به چاپ رسیده است. و اخیرا از طرف اداره اوقاف چاپ مجدد و تحقیقى آن در دست انجام است.
منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة
در میان شرحهایى که در قرن سیزدهم هجرى بر نهج البلاغه نگاشته شده منهاج البراعة اثر ارزنده علامه محقق مرحوم حاج میرزا حبیبالله هاشمى خویى، از جایگاه ویژهاى برخوردار است. این کتاب که یکى از گسترده ترین شرحهاى نهج البلاغه بشمار مىرود، شرحى از آغاز نهج البلاغه تا پایان خطبه دویست و بیست و هشتم بوده و در چهارده مجلد انتشار یافته است. علامه محقق معاصر استاد حسن حسن زاده آملى با نگارش تکلمهاى در پنج مجلد و مرحوم استاد محقق محمد باقر کمرهاى نیز با نگارش دو مجلد دیگر به همان سبک و سیاق این شرح نا تمام را به اتمام رساندهاند. در نتیجه دوره کامل شرح داراى بیست و یک جلد بوده که محصول تلاش این سه عالم فرزانه است. لازم به یادآورى است که نا تمام ماندن شرح نهج البلاغه مرحوم خویى به علت وفات ایشان در سال 1324 ه . ق بوده است.
بهج الصباغة فى شرح نهجالبلاغة
در میان شرحهاى نهج البلاغه، بهج الصباغة فى شرح نهج البلاغة اثر علامه معاصر مرحوم شیخ محمد تقى تسترى (شوشترى) (م 1374 ه . ش) یک اثر ممتاز و به لحاظ روش قطعا بىنظیر است. این عالم فرزانه که در فقه، رجال و تراجم و حدیث صاحب نظر و داراى دهها جلد اثر تحقیقى در این سه حوزه معرفتى شیعى بوده و تا سنین کهولت، پرکار و پرتلاش به تتبع و پژوهش اشتغال داشت، با نگارش این شرح که در چهارده مجلد نسبتا قطور انتشار یافته، به حق نقطه عطفى در شرح نویسى بر نهج البلاغه ایجاد کرد.
او در آغاز کتاب خود ضمن ستایش نهج البلاغه و کلام امیرالمؤمنین علیه السلام، به نقد و ارزیابى عالمانه نهجالبلاغه پرداخته و برخى از تحریفهایى را که توسط سید رضى در سخنان آن حضرت صورت گرفته، خاطر نشان مىسازد. همچنین اشتباهات سید رضى را در انتساب سخنانى به آن حضرت که براساس شواهد، مربوط به امیرالمؤمنین نیست، یادآور مىشود. نیز برخى از موقعیتهاى خطابهها و کلمات آن حضرت را که سید اشتباها ذکر کرده برمىشمرد. بىتردید، چنین رویکردى به نهج البلاغه و سید رضى پیش از علامه تسترى در میان شارحان نهجالبلاغه دیده نمىشود.
وى در همین مقدمه و پس از ذکر مطالب فوق به اهم شرحهاى نهج البلاغه پرداخته و از آن میان سه شرح ابن ابىالحدید، ابن میثم و خویى را به ترتیب بهترین شرحها مىداند. با این همه، از دیدگاه علامه تسترى، این شرحها ضمن داشتن نقاط قوت، خالى از ضعف نبوده و بر این اساس یک یک این شرحها مورد نقد اجمالى قرار مىگیرند.
بدین ترتیب، وى تصمیم مىگیرد تا شرحى جامع بر نهج البلاغه بنویسد که فاقد کاستىها و کژىهاى شرحهاى دیگر باشد. اما برخلاف سنت رایج در شرح نویسى، که براساس ترتیب خطبهها، نامهها و کلمات قصار شرح صورت مىگیرد، وى بر آن مىشود تا طرحى نو در انداخته و با چشم پوشى از سنت ترتیب لفظى، براساس "ترتیب معنوى" شرح خود را سامان دهد. بدین سان این شرح نخستین شرح موضوعى مفصل بر نهج البلاغه است که در شصت فصل طراحى و تدوین شده است. این موضوعات عبارتند از:
توحید، آفرینش جهان، آفرینش فرشتگان، خلقت انسان (حضرت آدم علیهالسلام)، نبوت عامه و خاصه، امامت عامه و خاصه، ملاحم و مغیبات، دانش امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگر سجایاى اخلاقى آن حضرت، تفسیر آن حضرت از آیات قرآن کریم، قضاوتها، پاسخهاى مثل گونه امیرالمؤمنین علیه السلام، زهد و بىاعتنایى امام به دنیا، التزام على علیه السلام به حق و عدالت، دعاها، شگفتیهاى جهان آفرینش، دانشهاى ستوده و ناپسند، رهنمودهاى آن حضرت به خلیفه دوم، دوستى و دشمنى او، شجاعت و شهامت وى، دوستان و دشمنان امام، سرزنشهاى او نسبت به کارگزاران خود، پیمان و تقیه آن حضرت، گلهها و شکایتهاى ایشان، کاستىهاى مردمان و اختلاف آنان، قضا و قدر، سخنان جامع آن حضرت در مسائل دین و دنیا، آنچه به عمر و عثمان مربوط مىشود، موضوع بیعت آن حضرت، داستان جمل، داستان صفین، حادثه نهروان، غارتها، مقتل آن حضرت و وصیتهاى ایشان، مرگ، نکوهش دنیا، قیامت و بهشت و دوزخ، آنچه یک بنده نسبت به پروردگار خود باید انجام دهد. اسلام و ایمان و تقوى و کفر و نفاق، قرآن کریم، عبادات و معاملات و خیر و شر، فضایل و مکارم اخلاقى، صفات نکوهیده و پسندیده، آداب معاشرت، دوستان، شاد باش و تسلیت، آداب جنگ، نکوهش شامیان و ستایش کوفه، انصار و گروههاى قریش، استسقاء و قربانى، اقبال و ادبار، فتنهها و بدعتها، عقل، قلب و دل، حقایق، فقر، زنان، شیطان و بالاخره موضوعات پراکنده .
هریک از این موضوعات شصت گانه داراى زیر موضوعات متعدد بوده که شمارش بیان آنها در این گفتار کوتاه نمىگنجد.
از ویژگىهاى برجسته این کتاب، معرفى نسخههاى گوناگون نهج البلاغه و اشاره به اشتباهات، تصحیفها و تنظیمهاى مختلف این نسخهها و بالاخره داورى درباره میزان اعتبار این نسخهها است.
مؤلف همچنین اشاره مىکند در برخى از شرحها، قسمتى از شرح به عنوان متن یا بالعکس قلمداد شده است.
مؤلف در مقدمه یادآور شده که امانت در نقل را رعایت خواهد کرد و هر مطلبى که مربوط به دیگران باشد، به خود نسبت نخواهد داد چرا که این کار را نوعى "سرقت" مىداند. و نتیجه مىگیرد که اگر مطلبى به کسى نسبت داده نشده باشد، از خود او است.
روش علامه تسترى در شرح بدین گونه است که در هر فصل و در پى هر عنوان که بخشى از خطبه یا کلام آن حضرت را نقل مىکند، نخست به اختلاف روایت لغات و جملات در شرحها پرداخته، سپس صورت صحیح آن لغت یا جمله را با استناد به آیات و روایت صحیح، بطور مستند شرح مىدهد.
در میان علماى معاصر اهل سنت، شیخ محمد عبده مصرى مفتى اسبق مصر و از شاگردان سید جمالالدین اسدآبادى، در پى آشنایى با نهج البلاغه توسط سید، و به ترغیب او، با تامل در مضامین و معارف آن، کوشید تا این کتاب را به جامعه مصر معرفى کند. او در مقدمه خود بر نهج البلاغه مىنویسد اصلا این کتاب را نمىشناخته و نسبت به آن آگاهى نداشته است، اما هنگامى که از وطن دور بوده بر اثر برخوردى، با این کتاب آشنا شده، آن را مطالعه کرده و سخت در شگفتى فرو رفته است و احساس مىکند که به گوهرى گرانبها دست یافته است. بر این اساس تصمیم مىگیرد تا با انتشار نهج البلاغه آن را به توده مردم عرب معرفى کند.
شرح شیخ محمد عبده، بیشتر حاوى الفاظ مشکل و واژگان غریب نهج البلاغه است. با این همه، این شرح در جهان عرب از شهرت بسزایى برخوردار بوده و بارها در مصر، لبنان و ایران تجدید چاپ شده است.
ترجمه و تفسیر نهج البلاغه محمد تقی جعفری
در میان شرحهاى متعددى که در عصر حاضر بر نهج البلاغه نگاشته شده، یکى از مهمترین شروح، ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه اثر استاد علامه مرحوم شیخ محمد تقى جعفرى (م 1377 ه . ش) است.
این دانشمند فرزانه که عمرى را به بررسى آراء و اندیشههاى متفکران و فیلسوفان و عارفان شرق و غرب گذرانده و دهها اثر ارزشمند را پدید آورده بود، در دو دهه اخیر عمر پربار خویش، تمامى وجهه همت خود را مصروف ترجمه و شرح نهجالبلاغه کرده بود و حاصل این کار بسیار ارزنده - اما متاسفانه نا تمام - تا کنون در 27 جلد عرضه شده است.
استاد جعفرى به علت نوع بینش عمیق و همه جانبهاى که داشت کوشید در این تفسیر، ابعاد مختلف فلسفى، کلامى، عرفانى، فقهى، حقوقى، جامعه شناختى، فلسفه سیاسى، فلسفه حقوقى، و روانشناختى کلام مولى امیرالمؤمنین را دریابد. توجه به همین ابعاد است که شرح استاد را از سایر شروح گذشته و معاصر، متمایز مىگرداند. اهم ویژگىهاى شرح و ترجمه استاد به قرار ذیلند:
1- بى شک در میان شرحهاى متعددى که بر نهج البلاغه به زبانهاى گوناگون نگاشته شده، شرح استاد، از لحاظ کمیت، گسترده ترین است. و اگر این کار ارزشمند با همین روش به پایان مىرسید به حدود 40 جلد بالغ مىشد.
2- ویژگى دیگر این که این شرح به زبان پارسى رسا و روان عرضه شده و براى خوانندگان فارسى زبان داراى جذابیت قلمى خاصى است.
3- ترجمه متن نهجالبلاغه - با توجه به احاطه گسترده استاد جعفرى بر دو زبان عربى و فارسى - بسیار خوب، دقیق و روان است. این ترجمه هرچند تحتاللفظى نیست، اما با تقید به متن، به سهولت مراد و مقصود صاحب کلام را بیان کرده و با استفاده از کلمات توضیحى، تعقیدات متن را برطرف کرده است.
4- استاد در مواجهه با متن نهج البلاغه مىکوشد تا با درنظر گرفتن شرایط زمانى، مکانى، قرینههاى لفظى و غیرلفظى، درک مخاطبان مستقیم کلام مولى علیه السلام و موقعیت تاریخى آنان، و معنایى که از کلام آن حضرت در ذهن آنان نقش مىبندد، نزدیکترین تفسیر و شرح را در اختیار خواننده قرار دهد.
5- توجه به سند سخنان امام علیه السلام و اثبات موثق بودن آنچه در نهجالبلاغه گردآورى شده، از دیگر امتیازات این شرح است. استاد با پیگیرى اسناد مىکوشد تا خواننده را مطمئن سازد که بدون تردید آنچه را که در نهجالبلاغه گرد آمده، از آن امام علیه السلام بداند.
6- عبور از ظواهر الفاظ و بسنده نکردن به شرح زیباییهاى لفظى و ادبى نهجالبلاغه و تلاش براى دریافت عمق اقیانوس کلام مولى علیه السلام نیز از دیگر ویژگىهاى این اثر تاریخى است. شرح استاد در بردارنده موشکافىها و غواصىهاى ویژهاى است که در سایر شروح نمىتواند آنها را یافت.
7- استاد بر آن است که در فهم کلام امیرالمؤمنین علیه السلام نمىتوان از قرآن کریم و کلمات و روایات نبوى صلى الله علیه و آله وسلم چشم پوشید. لذا در جاى جاى این شرح، استناد به قرآن کریم و روایات به چشم مىخورد که منبعى ارزشمند براى شناخت نهجالبلاغه است.
8- از ویژگىهاى برجسته این شرح، اختصاص یک جلد کامل (جلد اول) با بیش از سیصد صفحه، به شناخت امیرالمؤمنین علیه السلام از ابعاد مختلف است. این جلد که به عنوان مقدمه شرح نهجالبلاغه مىباشد، به موضوع "رسالت انسانى و شخصیت على علیه السلام" مىپردازد و مىکوشد تا زوایاى ناشناخته یا کم شناخته شخصیتى آن حضرت را در قالب جملات و کلماتى دلنشین و با استفاده از آراء اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان و نیز در پرتو قرآن کریم و روایات نبوى و همچنین سخنان خود آن حضرت را بررسى نماید.
در حقیقت اگر سایر مجلدات، کوششى است گسترده در جهت فهم "کلام" مولى علیه السلام، این جلد تلاشى است شایسته در جهت شناسایى خود آن حضرت . والحق باید گفت استاد با نگاهى روان شناسانه توفیقات زیادى در این عرصه داشته است. استاد جعفرى از میان نامههاى امام على علیه السلام نیز به شرح و تفسیر عهد نامه مالک اشتر پرداخته که به صورت مستقل و با عنوان «حکمت اصول سیاسى اسلام» چاپ شده است.
این بود توضیحات مختصرى درباره حدود بیست شرح مشهور و معروف نهجالبلاغه، اما درباره دیگر شروح نهجالبلاغه به مصادر زیر مراجعه شود:
1- خاتمه مستدرک الوسایل، محدث شهیر میرزا حسین نورى، ص 513 که تعداد 26 شرح را نام برده است.
2- اعیانالشیعه، سید محسن امینىعاملى، ج 8 ص 245 که 31 شرح را یاد کرده است.
3- کتاب «ماهو نهجالبلاغه» سید هبةالدین شهرستانى (متوفاى 1386 ه . ق) که 45 شرح را یاد کرده است.
4- فهرست کتابخانه عمومى معارف، تالیف عبدالعزیز جواهرالکلام که 51 شرح را ذکر نموده است.
5- فهرست کتابخانه مدرسه عالى سپهسالار، شیخ ضیاءالدین ابن یوسف حدائقى شیرازى، ج 2، ص 124- 139 که 66 شرح را یاد کرده است.
6- الغدیر، علامه امینى در جلد چهارم در شرح حال سید رضى، 89 شرح را یاد کرده است.
7- مقدمه کتاب "شرح نهجالبلاغه لشارح من القرن الثامن" از شیخ عزیزالله عطاردى که 83 شرح را ذکر نموده است .
8- مصادر نهجالبلاغه، سید عبدالزهراء خطیب که 101 شرح را یاد کرده است.
9- الذریعه الى تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانى، ج 14 ص 111- 161 که 148 شرح را یاد کرده است.
10- شروح نهجالبلاغه، شیخ حسین جمعه که 210 شرح را یاد نموده است.
اما درباره کتابهاى مربوط به نهج البلاغه اعم از شرح تمام کتاب یا ترجمه آن یا شرح برخى خطب آن به موارد زیر مراجعه شود:
1- کتابنامه نهجالبلاغه، تالیف رضا استادى که در آن 370 کتاب مربوط به نهجالبلاغه ذکر شده است .
2- کتاب شناسى نهج البلاغه، مقالهاى از آقاى محمد مهدى علیقلى (10) که در آن درباره نهجالبلاغه به تفکیک موضوع مصادر و کتابهاى مربوطه ذکر گردیده بدین ترتیب:
شروح (123 شرح)، ترجمههاى فارسى (65 ترجمه)، ترجمه به زبانهاى انگلیسى (9 ترجمه)، به زبان اردو (13 ترجمه)، دیگر زبانها (16 ترجمه)، برگزیدههاى نهجالبلاغه (56 کتاب) برگزیده به زبانهاى مختلف دنیا (10 کتاب)، شروح تک نگارى براى خطبهها و نامهها و کلمات قصار (248 کتاب)، و درباره موضوعات دیگر مربوط به نهج البلاغه حدود 242 اثر را معرفى نموده است .
پی نوشت ها:
1- براى شرح حال و آثار الهى اردبیلى به مقاله دکتر محمدرضا برزگر خالقى در مجله وقف میراث جاویدان ش 9 (بهار 1374 ش) ص 132- 143 رجوع شود.
2- فهرست نسخههاى کتابخانه مجلس شوراى اسلامى ج 26 ص 161.
3- الذریعه 14/128 .
4- الذریعه 3/161 و 14/145.
5- الذریعه 6/284 و 14/145 و فهرست نسخههاى خطى کتابخانه مدرسه سپهسالار 2/60 .
6- الذریعه 14/145.
7- براى شرح حال مؤلف رک: صدرائى خویى، سیماى خوى، صص 178- 183.
8- فهرست نسخههاى خطى مدرسه نمازى خوى ص 146، نسخه شماره 294 و 295 و 296.
9- فهرست نسخههاى خطى کتابخانه حضرت آیةالله مرعشى، ج 12 نسخه شماره 4419.
10- مجله وقف میراث جاویدان، ش 25 و 26 (ویژه نهجالبلاغه) بهار و تابستان 1378 ش، صص 145- 161 و نهجالبلاغه از منظر فرزانگان (ویژه نامه شماره 2)، 1379 ش ص 249- 336.