نهج البلاغه ما

وبلاگ تخصصی نهج البلاغه امام علی (ع)

نهج البلاغه ما

وبلاگ تخصصی نهج البلاغه امام علی (ع)

نهج البلاغه ما

بسم الله الرحمن الرحیم

این سایت برای ترویج نهج البلاغه و ارائه خدمات علمی به علاقمندان نهج البلاغه ایجاد شده است.

یا علی مدد

آخرین نظرات
  • ۱۶ شهریور ۹۷، ۰۹:۵۶ - فرزند انقلاب
    عالی

موضوعات: شارحین و مترجمین نهضت احیاء نهج البلاغه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۰۹
شیعه علوی---: ۵۵۱

ده ویژگی کاندیدای اصلح در نامه ۵٣ نهج البلاغه

يكشنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۳۲ ق.ظ

جلسه بررسی

ده ویژگی کاندیدای اصلح در نامه ۵٣ نهج البلاغه

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام ایمان شکیبایی در نشست هم اندیشی جمعی از مدیران گروه های فرهنگی تبلیغی و با حضور مسئولین مربوطه در حوزه علمیه قم، به تبیین ده ویژگی از ویژگی های کاندیدای اصلح از منظر نامه ۵٣ نهج البلاغه پرداخت و گفت: نامه پنجاه و سه نهج البلاغه یکی از طولانی‌ترین و معروفترین نامه‌های امیرالمومنین(ع) است. وقتی امام مالک اشتر نخعی را به فرمانداری مصر منصوب می‌کنند، این نامه را خطاب به او می‌نویسند. نامه مفصلی که در واقع عهدنامه امام با مالک و مجموعه دستورات حکومتی و اجتماعی ایشان خطاب به او است. دراین نامه از ریزترین و شخصی‌ترین وظایف حاکم مثل ارتباطش با خدا، وقت‌شناسی، انجام کار هر روز در همان روز تا مسائل کلان کشورداری و بخش‌های مختلف حکومت و رابطه با دشمنان صحبت شده و آنقدر دقیق و اصولی به خصوصیات حاکم، وظایف گوناگون حکومت اسلامی و اقشار مختلف مردم جامعه پرداخته است که بسیاری آن را «منشور حکومت‌داری اسلامی» می‌نامند.


وی افزود: نامه پنجاه و سه نهج البلاغه یکی از بهترین منابع درباره سبک زندگی سیاسی است که نظر اسلام درباره حکومت را تبیین می‌کند. این نامه بخش‌های فراوانی دارد و در موضوعات مختلفی می‌تواند به عنوان مرجع و راهنما قرار گیرد.
حجت الاسلام شکیبایی ادامه داد:مباحث این جلسه تنها خلاصه و گزیده‌ای است از آنچه امام درباره ویژگی‌های رئیس جامعه اسلامی عنوان کرده‌اند.


استاد نهج البلاغه در ادامه به ده مورد از ویژگی های کاندیدای اصلح از منظر نامه فوق الذکر اشاره نمود و طلّاب و مبلّغین را خصوصاً و عموم مردم جامعه را عموماً به مطالعه دقیق عبارات ذیل توصیه کرد و انتخابات ریاست جمهوری سال ١۴٠٠ را جزو مهمترین و سرنوشت سازترین انتخابات طول تاریخ انقلاب اسلامی خواند. 

خلاصه ای از ده ویژگی کاندیدای اصلح؛ 


١)انس با پروردگار
«او را به تقوای الهی فرمان می‌دهد و اینکه طاعت خدا را بر دیگر کارها مقدم دارد و آنچه در کتاب خدا از واجبات و سنت‌ها آمده را پیروی کند... و به او فرمان می‌دهد که خدا را با دست و دل و زبان یاری کند، زیرا خداوند پیروزی کسی که او را یاری کند و بزرگی کسی او را بزرگ شمارد را تضمین کرده است»
«نیکوترین وقت‌ها و بهترین ساعات شب و روزت را برای خود و خدای خود انتخاب کن. اگرچه اگر نیتت درست باشد و مردم در آسایش باشند، همه وقت‌های تو برای خداست»

موضوعات: نامه ها مقالات نهج البلاغه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۳۲
شیعه علوی---: ۲۰۰

نوجوانان از دیدگاه نهج البلاغه

يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۲۹ ب.ظ

نوجوانان-از-دیدگاه-نهج-البلاغه

نوجوانان از دیدگاه نهج البلاغه

دوره نوجوانی حساس ترین و با اهمیت ترین دوران زندگی انسان است که معمولاً بین سنین ۱۲ الی ۱۸ سالگی می باشد. در این دوره فرد نه کودک و نه هنوز به درستی بالغ شده است و دوره بحرانی زندگی خود را می گذراند که گاهی رفتار و اعمال کودکانه او موجب آزار بزرگترها و گاهی رفتار عاقلانه او باعث تحسین و تعجّب آنها می شود.

نوجوان در سنینی قرار دارد که به درستی نمی داند چه باید بکند؟ کدام شیوه را در زندگی خود برگزیند؟ برخی بزرگترها به او می گویند: تو هنوز بچّه ای! گاهی دیگران به او می گویند: تو دیگر بزرگ شده ای چرا کار بچّه گانه از تو سر می زند؟ او خود را در این امر و نهی، سرزنش و عتاب، حیران می بیند.

مراحل رشد

دوره نوجوانی به سه مرحله تقسیم می شود:

موضوعات: مقالات نهج البلاغه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۲:۲۹
شیعه علوی---: ۹۴۳

آیات قرآن در نهج البلاغه

دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۰۸ ب.ظ

https://www.cgie.org.ir/uploads/news/2017/2/1(33).jpg

آیات قرآن در نهج البلاغه

سیّد جواد مصطفوی


نهج البلاغه در 121 مورد به طور صریح به آیات قرآن کریم استشهاد نموده و یا اقتباس کرده است:


1ـ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ. (خطبة 1)
2ـ اِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ اِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ. (خطبة 1)
3ـ وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً، وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ.(خطبة 1)
4ـ تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ.(خطبة 3)
5ـ اِحْدَی الْحسْنَیَیْنِ. (خطبة 23)
6ـ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍِ. (خطبة 85)
7ـ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ. (خطبه 18)
8ـ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدَ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً. (خطبه 18)
9ـ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِیرَکُمْ إِلَی النَّارِ. (خطبه 28)
10ـ کَاَنَّما یُساقُونَ إِلَی الْمَوْتِ وَ هُمْ یَنْظُرُونَ. (خطبه 39)
11ـ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللهِ الْحُسْنی. (خطبه 50)
12ـ لَقَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِینَ. (خطبه 57)
13ـ وَ أَنْتُمُ الْاَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ، وَ لَنْ یَتِرَکُمْ أَعْمالَکُمْ. (خطبه 65)
14ـ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ. (خطبه 70)
15ـ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ. (خطبه 84)
16ـ فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ. (خطبه 86)
17ـ وَ أَنّی تٌؤْفَکُونَ. (خطبه 86)
18ـ تَاللَّهِ إِنْ کُنَّا لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ، إِذْ نُسَوّیکُمْ بِرَبِّ الْعالَمِینَ. (خطبه 90)
19ـ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ، لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ. (خطبه 90)
20ـ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ. (خطبه 216)
21ـ فَاِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقینَ. (خطبه 97)

موضوعات: قرآن کریم نهج البلاغه
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۹ ، ۱۲:۰۸
شیعه علوی---: ۳۲۰

یا امیرالمومنین یا علی (علیه السلام)

دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۰۶ ب.ظ

یا امیرالمؤمنین علی - علیه السلام

موضوعات: امام علی (ع)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۹ ، ۱۲:۰۶
شیعه علوی---: ۳۳۹

علم و جهل

چهارشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۲:۲۹ ب.ظ

وَ قَالَ (علیه السلام): لَا تَجْعَلُوا عِلْمَکُمْ جَهْلًا، وَ یَقِینَکُمْ شَکّاً؛ إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا، وَ إِذَا تَیَقَّنْتُمْ فَأَقْدِمُوا. (حکمت 274)

و درود خدا بر او، فرمود: علم خود را نادانى، و یقین خود را شک و تردید مپندارید، پس هر گاه دانستید عمل کنید، و چون به یقین رسیدید اقدام کنید. (ترجمه محمد دشتی)

شرح حکمت :

موضوعات: حکمت ها
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۹ ، ۱۴:۲۹
شیعه علوی---: ۳۶۰

https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1397/03/15/1397031500374832414327894.jpg

ناکثین و قاسطین و مارقین

علی (ع) در دوران خلافتش سه دسته را از خود طرد کرد و با آنان به پیکار برخاست: اصحاب جمل که خود آنان را «ناکثین » نامید و اصحاب صفین که آنها را «قاسطین » خواند و اصحاب نهروان یعنی خوارج که خود آنها را «مارقین » می خواند(3):

فلما نهضت بالامر نکث طائفة و مرقت اخری و قسط اخرون(4).

پس چون به امر خلافت قیام کردم، طایفه ای نقض بیعت کردند، جمعیتی از دین بیرون رفتند، جمعیتی از اول سرکشی و طغیان کردند.

ناکثین از لحاظ روحیه، پول پرستان بودند، صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض.

سخنان او درباره عدل و مساوات بیشتر متوجه این جمعیت است.

اما روح قاسطین روح سیاست و تقلب و نفاق بود. آنها می کوشیدند تا زمام حکومت را در دست گیرند و بنیان حکومت و زمامداری علی را در هم فرو ریزند. عده ای پیشنهاد کردند با آنها کنار آید و تا حدودی مطامعشان را تامین کند. او نمی پذیرفت، زیرا که او اهل این حرفها نبود. او آمده بود که با ظلم مبارزه کند نه آنکه ظلم را امضا کند. و از طرفی معاویه و تیپ او با اساس حکومت علی مخالف بودند. آنها می خواستند که خود مسند خلافت اسلامی را اشغال کنند، و در حقیقت جنگ علی با آنها جنگ با نفاق و دو رویی بود.

دسته سوم که مارقین هستند روحشان روح عصبیت های ناروا و خشکه مقدسی ها و جهالت های خطرناک بود. علی (ع) نسبت به همه اینها دافعه ای نیرومند و حالتی آشتی ناپذیر داشت.

یکی از مظاهر جامعیت و انسان کامل بودن علی این است که در مقام اثبات و عمل، با فرقه های گوناگون و انحرافات مختلف روبرو شده است و با همه مبارزه کرده است. گاهی او را در صحنه مبارزه با پول پرست ها و دنیا پرستان متجمل می بینیم، گاهی هم در صحنه مبارزه با سیاست پیشه های دو رو و صد رو، گاهی با مقدس نماهای جاهل و منحرف.

بحث خود را معطوف می داریم به دسته اخیر یعنی خوارج. اینها و لو اینکه منقرض شده اند اما تاریخچه ای آموزنده و عبرت انگیز دارند. افکارشان در میان سایر مسلمین ریشه دوانیده و در نتیجه در تمام طول این چهارده قرن با اینکه اشخاص و افرادشان و حتی نامشان از میان رفته است ولی روحشان در کالبد مقدس نماها همواره وجود داشته و دارد و مزاحمی سخت برای پیشرفت اسلام و مسلمین به شمار می رود.

3 - و قبل از آن حضرت، پیغمبر آنان را به این نامها نامید که به وی گفت: «ستقاتل بعدی الناکثین و القاسطین و المارقین » پس از من با ناکثین و قاسطین و مارقین مقاتله خواهی کرد. این روایت را ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، ج 1/ص 201 نقل می کند و می گوید: این روایت یکی از دلایل نبوت حضرت ختمی مرتبت است، زیرا که اخباری صریح است از آینده و غیب که هیچ گونه تاویل و اجمالی در آن راه ندارد.4 - نهج البلاغه، خطبه شقشقیه (3) .

منبع: جاذبه و دافعه علی (علیه السلام) ، شهید مطهری 

برای مطالعه بیشتر:

شرح و تفسیر اصطلاحات ناکثین، قاسطین و مارقین - تفسیر آیت الله خزعلی

موضوعات: خطبه ها امام علی (ع) موضوعات نهج البلاغه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۹ ، ۱۰:۱۵
شیعه علوی---: ۳۵۳

حکمت 206 - ره آورد حلم و بردبارى

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۲۶ ق.ظ

ره آورد حلم و بردبارى

امام علی علیه‌ السلام فرمودند:

أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ.

نخستین پاداشى که بردبار از بردباریش مى گیرد، این است، که مردم در برابر نادانان حمایتش مى کنند.

نهج البلاغه: حکمت 197

شرح حدیث:

در برابر جاهلان بردبار باش
امام (علیه السلام) در این گفتار حکیمانه، به یکى از آثار ارزنده حلم و بردبارى در مقابل سفیهان و جاهلان اشاره کرده مى فرمایند:
«نخستین نتیجه اى که شخص بردبار از بردبارى خود مى برد این است که مردم در برابر جاهل و نادان از وى حمایت خواهند کرد»؛ (أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِلِ).

بعضى از ارباب لغت «حلم» را به معناى خویشتن دارى به هنگام هیجان غضب دانسته اند و از آنجا که این حالت از عقل و خرد نشأت مى گیرد، گاه واژه «حلیم» به معناى عاقل به کار رفته است. بسیارى از افراد جاهل و نادان پرادعا، بلندپرواز و پرخاشگرند، ازاین رو هنگامى که در برابر دانشمند وارسته اى قرار گیرند براى اظهار خودنمایى ممکن است انواع اهانت ها را روا دارند. حال اگر شخص عالم و دانشمند و انسان با ایمان و متقى بخواهد در برابر آنها عکس العمل نشان دهد، مقام خود را پایین آورده است؛ اما اگر حلم و بردبارى در برابر این افراد نادان و بى ادب به خرج دهد و عکس العملى از خود ظاهر نکند، مردم به مظلوم بودن او اعتراف مى کنند و به حکم غریزه حمایت از مظلوم که در بسیارى از انسان ها نهفته است به حمایت از او بر مى خیزند و جاهل جسور و بى ادب را بر سر جایش مى نشانند. این نخستین نتیجه اى است که افراد حلیم از حلمشان مى برند و در واقع دفاع از خود را بر عهده دیگران مى نهند.

قرآن مجید درباره عباد الرحمان (بندگان خاص خدا) مى فرماید: «(وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً)؛ و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام مى گویند (و با بى اعتنایى و بزرگوارى مى گذرند)».(1)

در جایى دیگر خداوند به پیامبرش دستور مى دهد که: «(خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ)؛ (به هر حال) با عفو و مدارا رفتار کن، و به کارهاى شایسته دعوت نما، و از جاهلان روى بگردان (و با آنان ستیزه مکن)!».(2)

نیز در مقام مدح انبیاى پیشین از صفت حلم نام برده شده است؛ از جمله درباره ابراهیم(علیه السلام) در آیه 114 سوره «توبه» در مدح ابراهیم به سبب حلم و بردبارى اش در برابر عموى بت پرست مى فرماید: «(إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لاََوَّاهٌ حَلِیمٌ)؛ به یقین ابراهیم مهربان و بردبار بود».

حلم علاوه بر این، آثار فراوان دیگرى نیز دارد و آن این که به انسان آرامش مى بخشد و وى را از آلوده شدن به گناه به هنگام ستیزه جویى حفظ مى کند و از تشدید عداوت دشمن که به جسارت و بى ادبى پرداخته جلوگیرى مى نماید.

بر پایه همین نکات است که امیرمؤمنان على(علیه السلام) در نهج البلاغه بارها بر اهمیت حلم تأکید ورزیده است؛ از جمله در خطبه 193 (خطبه همام) که اوصاف پرهیزگاران را شرح مى دهند مى فرمایند: «یکى از صفات آنها این است که علم را با حلم مى آمیزند»؛ (یَمْزَجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ) و در حکمت 31 یکى از شاخه هاى عدالت، استوارى در حلم شمرده شده است.

در روایات دیگر اسلامى نیز بر اهمیت حلم و آثار مثبت آن تکیه شده؛ از جمله در حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) مى خوانیم که فرمودند: «ألا أُخْبِرُکُمْ بِأشْبَهِکُمْ بی أخْلاقاً؟؛ آیا به شما خبر دهم کدام یک از شما از نظر اخلاق به من شبیه ترید؟».(3)
یاران عرض کردند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: «أحْسَنُکُمْ أخْلاقاً وَأعْظَمُکُمْ حِلْماً وَأبَرُّکُمْ بِقَرابَتِهِ وَأشَدُّکُمْ إنْصافاً مِنْ نَفْسِهِ فِى الْغَضَبِ وَالرِّضا؛ آن کس که از همه خوش اخلاق تر و بردبارتر و نیکوکارتر به خویشاوندان خود و باانصاف تر در حال غضب و خشنودى است».(4)

در حدیثى که در غررالحکم از امام امیرمؤمنان(علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «أشْجَعُ النّاسُ مَنْ غَلَبَ الْجَهْلَ بِالْحِلْمِ؛ شجاع ترین مردم کسى است که با نیروى حلم، بر جهل (جاهلان) غالب آید».(5)

در حدیث دیگرى از همان حضرت و در همان منبع آمده است: «إنَّ أفْضَلَ أخْلاقِ الرِّجالِ الْحِلْمُ؛ برترین اخلاق مردان با شخصیت حلم و بردبارى است».(6)

در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمودند: «کَفى بِالْحِلْمِ ناصِراً؛ حلم براى یارى انسان کافى است».(7)

در حدیث مفصلى که مرحوم علامه مجلسى در گفتگوى امام صادق(علیه السلام) با «عنوان بصرى» که براى درک علم به محضر آن حضرت آمده بود نقل مى کند، مى خوانیم که فرمودند: حلم و بردبارى تو باید به قدرى باشد که اگر کسى به تو بگوید اگر سخن نسنجیده اى درباره من بگویى ده برابر آن به تو مى گویم، تو در جواب بگویى اگر تو ده سخن ناسنجیده بگویى من یکى نخواهم گفت (فَمَنْ قالَ لَکَ إنْ قُلْتَ واحِدَةً سَمِعْتَ عَشْراً فَقُلْ إنْ قُلْتَ عَشْراً لَمْ تَسْمَعْ واحِدَةً)(8).(9)

پی‌نوشت‌ها:
(1). سوره فرقان، آیه 63
(2). سوره اعراف، آیه 199
(3). بحارالانوار، ج 74، ص 154
(4). غررالحکم، ص 285
(5). همان
(6). همان
(7). کافى، ج 2، ص 112
(8). بحارالانوار، ج 1، ص 226
(9). سند گفتار حکیمانه: به گفته کتاب مصادر، این کلام حکیمانه را پیش از سید رضى در نهج البلاغه، ابن قتیبة در عیون الاخبار و ابن عبد ربه در عقد الفرید با تفاوت هایى آورده اند و بعد از مرحوم سید رضى در کتب زیادى از جمله کنز الفوائد، ربیع الابرار زمخشرى و دستور معالم الحکم نوشته قاضى قضاعى و نهایة الارب نویرى آمده است و با توجه به این که بسیارى از آنها با تفاوت هایى در عبارت آن را نقل کرده اند روشن مى شود که از منابعى جز نهج البلاغه گرفته اند. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 168)

منبع: پیام امام امیرالمومنین علیه السلام‌، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، دار الکتب الاسلامیه‌، 1386.
پ.ن: در نسخه صبحی صالح ، این حکمت با شماره 206 ثبت است.
موضوعات: حکمت ها
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۹ ، ۱۰:۲۶
شیعه علوی---: ۴۳۴

خطبه 87 نهج البلاغه در بیان هلاکت مردم

پنجشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۱۷ ب.ظ

https://media.farsnews.ir/Uploaded/Files/Images/1400/02/06/14000206000527_Test_PhotoN.jpg

اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ اللّهَ لَمْ یَقْصِمْ جَبّارِى دَهْر قَطُّ اِلاّ بَعْدَ تَمْهیل وَ رَخاء، وَ لَمْ یَجْبُرْ عَظْمَ اَحَد مِنَ الاُْمَمِ اِلاّ بَعْدَ اَزْل وَ بَلاء، وَ فى دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْب، وَما اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْب مُعْتَبَرٌ. وَ ما کُلُّ ذى قَلْب بِلَبیب، وَلا کُلُّ ذى سَمْع بِسَمیع، وَلا کُلُّ ذى ناظِر بِبَصیــر. فَیاعَجَباً ـ وَ مالِىَ لا اَعْجَبُ ـ مِنْ خَطَاِ هذِهِ الْفِرَقِ عَلَى اخْتِلافِ حُجَجِها فى دینِها؟! لایَقْتَصُّونَ اَثَرَ نَبِىٍّ، وَلایَقْتَدُونَ بِعَمَلِ وَصِىٍّ، وَلا یُؤْمِنُونَ بِغَیْب، وَلا یَعِفُّونَ عَنْ عَیْب. یَعْمَلُونَ فِى الشُّبُهاتِ، وَ یَسیرُونَ فِى الشَّهَواتِ. الْمَعْرُوفُ فیهِمْ ما عَرَفُوا، وَالْمُنْکَرُ عِنْدَهُمْ ما اَنْکَرُوا. مَفْزَعُهُمْ فِى الْمُعْضِلاتِ اِلى اَنْفُسِهِمْ، وَ تَعْویلُهُمْ فِى الْمُبْهَماتِ عَلى آرائِهِمْ، کَاَنَّ کُلَّ امْرِئ مِنْهُمْ اِمامُ نَفْسِهِ، قَدْ اَخَذَ مِنْها فیما یَرى بِعُرًى ثِقات، وَ اَسْباب مُحْکَمات. 

پس از حمد حق، خداوند سرکشان هیچ روزگارى را درهم نشکست مگر پس از مهلت دادن و آسایش، و شکستگى هیچ امّتى را جبران ننمود مگر بعد از تنگنایى و سختى و رنج، و در سختى هایى که به سوى آن مى روید، و در حوادثى که پشت سر گذاشتید عبرت هاست. هر صاحبِ دلى خردمند نیست، و هر صاحب گوشى شنوا نمى باشد، و هر چشم دارى بینایى ندارد. عجبا! چرا در عجب نباشم از اشتباه کاری هاى این فرقه ها با اختلاف دلایلى که در دینشان دارند؟! از اثر هیچ پیامبرى پیروى نمى کنند، و به عمل هیچ جانشینى اقتدا نمى نمایند، و به هیچ غیبى ایمان نمى آورند، و از هیچ عیبى عفّت نمی ورزند. به شبهات عمل مى کنند، و در شهوات سیر مى نمایند. معروف در میان آنان چیزى است که خود معروف دانند، و منکر نزدشان همان است که خود منکر مى دانند. پناهگاهشان در مشکلاتْ خودشان هستند، و اعتمادشان در امور مبهم بر رأى و نظر خودشان است، گویى هر کدام از آنان امام خود است، و هر شخصى گمان مى کند در آرائش به ریسمان هاى محکم و سبب هاى استوار چنگ زده است.

نهج البلاغه ( ترجمه استاد حسین انصاریان )خطبه ۸۷ - خطبه در بیان هلاکت مردم

موضوعات: خطبه ها
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۱۷
شیعه علوی---: ۲۶۵

مشخصات نهج البلاغه و اطلاعات کلی آن

جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۳:۱۷ ق.ظ

نهج البلاغه

1. نهج البلاغه دارای چند خطبه می‌باشد؟
2. نهج البلاغه دارای چند نامه می‌باشد؟
3. نهج البلاغه دارای چند حکمت می‌باشد؟
4. طولانی‌ترین خطبه کدام است؟
5. کوتاهترین خطبه کدام است؟
6. طولانی‌ترین نامه کدام است؟
7. کوتاهترین نامه کدام است؟
8. طولانی‌ترین حکمت کدام است؟
9. کوتاهترین حکمت کدام است؟
10. نهج البلاغه توسط چه کسی جمع آوری شده است؟
11. جمع آوری نهج البلاغه در چه سالی و چه ماهی به اتمام رسیده است؟
12. آخرین جمله نهج البلاغه درباره چه موضوعی می‌باشد؟
13. یکی از صفات حسنه‌ای که حضرت علی ـ علیه السلام ـ در اکثر خطبه ها به آن توصیه کرده و بر امام جمعه لازم است آن را در خطبه‌های نماز جمعه سفارش کند، کدام است؟
14. نام قرآن چند بار در نهج البلاغه تکرار شده است؟
15. عمده‌ترین بخشهای نهج البلاغه بر چه عنصری پایه‌ریزی شده است؟
16. چند آیه قرآن در نهج البلاغه آمده است؟
17. در نهج البلاغه چند حدیث نبوی ذکر شده است؟


پاسخ ها:

موضوعات: نهج البلاغه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۰۳:۱۷
شیعه علوی---: ۲۸۲۹