نهج البلاغه ما

وبلاگ تخصصی نهج البلاغه امام علی (ع)

نهج البلاغه ما

وبلاگ تخصصی نهج البلاغه امام علی (ع)

نهج البلاغه ما

بسم الله الرحمن الرحیم

این سایت برای ترویج نهج البلاغه و ارائه خدمات علمی به علاقمندان نهج البلاغه ایجاد شده است.

یا علی مدد

آخرین نظرات
  • ۱۶ شهریور ۹۷، ۰۹:۵۶ - فرزند انقلاب
    عالی

اقسام صبر در نهج البلاغه

شنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۴، ۰۱:۵۱ ب.ظ

صبر دو گونه است

اقسام صبر در نهج البلاغه

1. صبر وسیله نجات

رحم الله امرأ سمع حُکما فوعى، و دُعى الى رشاد فدنا... و کذّب مُناه جَعل الصبر مطیة نجاته.
خداوند بیامرزد کسى را که سخن حکیمانه بشنود و آن را فرا گیرد و به جانب حق هدایت شود و آن را بپذیرد... و آرزوهاى نا به جا را تکذیب کند و صبر را وسیله نجات خویش قرار دهد.1

2. دعا در مورد صبر

أخذ الله بقلوبنا و قلوبکم الى الحق، و ألهمنا و ایاکم الصبر.
خداوند دل هاى ما و دل هاى شما را به سوى حق متوجه سازد و به ما و شما صبر الهام فرماید.2

3. دورکردن اندوه

اطرح عنک واردات الهموم بعزائم الصبر و حسن الیقین.
اندوه ها را با صبرى استوار و یقینى نیکو از خود دور کن.3

4. کمک از خدا در اندوهناکى

استعن بالله على ما أهمک.
بر آن چه تو را اندوهگین مى کند از خدا کمک بخواه.4

5. نیکوترین خصلت

فى وصیته لابنه الحسن علیه السلام: عوّد نفسک التصبّر على المکروه، و نعم الخُلق التصبُر فى الحق !
در سفارش به فرزند بزرگوار خود امام حسن علیه السلام مى فرماید: خویشتن را به صبورى در برابر ناخوشایندها عادت ده، و نیکو خصلتى است صبورى کردن در راه حق.5

6. شکیبا در ناراحتى

ان ابتلیتم فاصبروا، فان العاقبة للمتقین.
اگر (به رنج و ناراحتى) مبتلا شدید، شکیبا باشید که عاقبت (پیروزى) با پرهیزگاران است.6

7. پیشه شکیبایى

استعشروا الصبر فانه أدعى الى النصر.
شکیبایى را پیشه خود سازید که به نصرت و پیروزى فراخواننده تر است.7

8. موضع صبر

... فقلت علیه السلام یا رسول الله! أو لیس قد قلتَ لى یوم أحد حیث استشهد من المسلمین، و حیّزت عنى الشهادة فشقّ ذلک على، فقلتَ لى: أبشِر فان الشهادة من ورائک. فقال لى: ان ذلک لکذلک، فکیف صبرک اذن؟ فقلت: یا رسول الله! لیس هذا من مواطن الصبر، و لکن من مواطن البشرى و الشکر.
عرض کردم: یا رسول خدا! مگر در روز احد که تعدادى از مسلمانان شهید شدند من از شهادت محروم ماندم و این امر بر من گران آمد به من نفرمودى: مژده باد تو را که در آینده به شهادت خواهى رسید؟ رسول خدا به من فرمود: همین طور است. در آن صورت صبر تو چگونه خواهد بود؟ عرض کردم: اى رسول خدا! این جا جاى صبر نیست، بلکه جاى شادى و شکر است!8

9. دستاوردهاى بردبارى

بالحلم عن السفیه تکثر الانصار علیه.
بردبارى کردن در برابر نادان، یاران انسان را بر ضد او زیاد مى کند.9

10. امتحان الهى

من آتاه الله مالا فلیصل به القرابة... و لیصبر نفسه على الحقوق و النوائب.
هر که خداوند به او ثروتى دهد، باید به خویشاوندان خود رسیدگى کند... و در راه اداى حقوق (مالى خود) و مصایب و گرفتارى ها، خود را به صبر وادارد.10

11. صبر على ( (علیه السلام

عند مسیر أصحاب الجمل الى البصرة: ان هؤلاء قد تمالاوا على سخطة امارتى، و سأصبر ما لم أخف على جماعتکم.
در زمانى که اصحاب جمل به سوى بصره حرکت کردند فرمود: اینان به خاطر ناخشنودى از خلافت من گرد هم آمده اند. اما من تا زمانى که براى اجتماع شما خطرى حس نکنم، از خود صبر نشان مى دهم.11

12. ارزش ایمان

علیکم بالصبر؛ فان الصبر من الایمان کالراس من الجسد، و لا خیر فى جسد لا رأس معه، و لا خیر فى ایمان لا صبر معه.
بر شما باد که صبر و بردبارى پیشه کنید؛ زیرا همان گونه که سر، نشانه حیات بدن است، صبر نیز دلیل ایمان است، و بدنى که سر در آن نباشد خیر و حیات در آن نیست و ایمانى که توأم با صبر نباشد ارزشى ندارد.12

13. صبر در هنگام مصیبت

و قال علیه السلام للاشعث بن قیس لما عزاه بابن له: یا أشعث! ان تحزن على ابنک فقد استحقّت منک ذلک الرحم، و ان تصبر ففى الله من کل مصیبة خلف. یا أشعث! ان صبرت جرى علیک القدر و أنت مأجور، و ان جزعت جرى علیک القدر و أنت مأزور؛ یا أشعث! ابنک سَرّک و هو بلاء و فتنة، و حزنک و هو ثواب و رحمة.
امام على علیه السلام در دلدارى به اشعث بن قیس در مرگ فرزندش فرمود: اى اشعث! اگر براى از دست دادن فرزندت اندوهگین باشى، البته حق داری که این لازمه خویشاوندی است و اگر صبر کنى خدا هر مصیبتى را عوض مى دهد، اى اشعث! اگر صبر کنى قضا و قدر الهى بر تو جارى شده و اجر خواهی برد و اگر بیتابی کنی تو گناهکارى. اى اشعث! آمدن فرزندت که مایه آزمایش و گرفتارى است تو را شاد کرد و رفتنش که مایه ثواب و رحمت (براى توست) اندوهگینت ساخت.13

14. بى صبرى در تدفین پیامبر (صلی الله علیه وآله)

و قال علیه السلام هو یدفن النبى صلى الله علیه و آله: ان الصبر لجمیل الا عنک، و ان الجزع لقبیح الا علیک و ان المُصاب بک لجلیل، و انه قبلک و بعدک لجَلَل.
امام على در هنگام خاکسپارى پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:

شکیبایى زیباست، جز در برابر فقدان تو و بى تابى کردن زشت است، مگر بر غم از دست دادن تو، مصیبت رحلت تو بس بزرگ است و هر مصیبت دیگرى، پیش از تو و پس از تو، ناچیز باشد.14

15. صاحب صبرى عظیم

من خطبته الشقشقیة: طفقتُ أرتئى بین أن أصولَ بید جذّاء أو أصبر على طخیة عمیاء... فرأیت أن الصبر على هاتا أحجى، فصبرت و فى العین قذى، و فى الحلق شجا... فصبرت على طول المدة، و شدة المحنة.
در خطبه شقشقیه، مى فرماید: با خود اندیشیدم که آیا با دست تنها حمله کنم یا آن که بر شر این تیرگى شکیبا باشم... دیدم که صبر در این جا خردمندانه تر است. پس صبر کردم در حالى که گویا در چشمانم خاشاک و در گلویم استخوانى است... در این مدت دراز و در این شدت غم و محنت صبر کردم.15

16. آن چه بردبارى مى آورد

الحلم و الاناة توأمان ینتجهما علوّ الهمة.
بردبارى و وقار دو همراهند که نتیجه بلندهمتى هستند.16

17. تمرین بردبارى

ان لم تکن حلیما فتحلّم؛ فانه قلّ من تشبه بقوم الا أوشک أن یکون منهم.
اگر بردبار نیستى خویشتن را بردبار جلو ده ؛ زیرا کمتر کسى است که خود را شبیه گروهى کند و به زودى یکى از آنان نشود.17

18. تباه شدن اجر صبر

ینزل الصبر على قدر المصیبة. و من ضرب یده على فخذه عند مصیبته، حَبطَ عمله.
صبر و شکیبایى به اندازه مصیبت نازل شود و کسى که دستش را به هنگام مصیبت (از روى ناشکرى) بر زانو زند، اجرتش تباه گردد.18

19. صبر آزادگان

من صبر صبرَ الاحرار، و الا سلا سلوّ الاغمار.
هرکه (در حوادث) شکیبایى مى کند چون آزادگان صبر کند (اجر برد) وگرنه چون جاهلان مصیبت را فراموش کند و (اجرى ندارد).19

20. خطر بى تابى

من لم ینجه الصبر أهلکه الجزع.
هر کس که شکیبایى نجاتش ندهد، بى تابى اش نابودش کند.20

21. دو گونه صبر

الصبر صبران: صبر على ما تکره، و صبر عما تحب.
صبر بر دو گونه است: صبر بر پیشامدى که کراهت دارى و صبر بر ترک چیزى که دوست دارى.21

22. حلم و عقل

الحلم غطاء ساتر، و العقل حُسام قاطع، فاستر خلل خُلقک بحلمک، و قاتل هواک بعقلک.
حلم پرده اى پوشنده و عقل شمشیرى برنده است، پس عیب هاى اخلاقى ات را با حلم بپوشان و هوس هاى سرکشت را با عقل از بین ببر.22

23. مبارزه با حوادث

الصبر یناضل الحدثان، و الجزع من أعوان الزمان.
صبر مبارزه با حوادث است، و بى تابى خود به (کجروى) زمان کمک مى کند.23

24. صبر و ظفر

لا یعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان.
فرد صبور پیروزى را از دست ندهد گرچه زمان طولانی بگذرد.24

25. نتیجه حلم

أول عوض الحلیم من حلمه أن الناس أنصاره على الجاهل.
اولین نتیجه اى که آدم حلیم از بردبارى خود به دست مى آورد، این است که مردم یاوران اویند در برابر نادان.25

26. از پایه هاى ایمان

الصبر منها على أربع شعب: على الشوق و الشفق، و الزهد، و الترقب: فمن اشتاق الى الجنة سلا عن الشهوات؛ و من أشفق من النار اجتنب المحرمات؛ و من زهد فى الدنیا استهان بالمصیبات؛ و من ارتقب الموت سارع الى الخیرات.
صبر از پایه هاى ایمان است و بر چهار شعبه است: اشتیاق، ترس، زهد و انتظار، هر کس مشتاق بهشت است، از شهوات و خواهش هاى نفسانى دوری می کند و هر کس از آتش دوزخ بهراسد از محرمات دورى کند، هر کس ‍ در دنیا زهد ورزد مصیبت ها را سبک شمرد، هر کس که منتظر مرگ باشد به سوى نیکى ها بشتابد.26

27. ایمان و صبر

علیکم بالصبر! فان الصبر من الایمان کالرأس من الجسد، و لا خیر فى جسد لا رأس معه، و لا فى ایمان لا صبر معه.
بر شما باد به صبر و شکیبایى؛ زیرا صبر براى ایمان چون سر است براى تن، تنى که سر ندارد هیچ خیرى ندارد، ایمان بى صبر هم هیچ فایده اى ندارد.27

28. دهان بند بى خرد

الحلم فدام السفیه.
بردبارى، دهان بند بى خرد است.28

29. صبر و دلیرى

الصبر شجاعة.
صبر، شجاعت و دلیرى است.29

30. فضیلت حلم

الحلم عشیرة.
حلم و بردبارى، قوم و عشیره است.30

31. حلم و عزت

لا عزّ کالحلم.
هیچ عزتى، همچون حلم نیست.31

32. ابزار ریاست

آلة الریاسة سعة الصدر.
سعه صدر ابزار ریاست است.32

33. گور عیب ها

الاحتمالُ قبرُ العیوب.
تحمل، محل دفن عیب ها است.33

34. خرسندى

اذا لم یکن ما ترید فلا تبل ما کنت.
هرگاه به آن چه خواستى دست نیافتى، پس آن چه در آن هستى باک نداشته باش و اندوه به خود راه مده.34

35. حلم و زندگى با مردم

من حَلُم لم یفرّط فى أمره، و عاش فى الناس حمیدا.
کسى که بردبار باشد در کار خود کوتاهى نکند، و در میان مردم خوش نام زندگى خواهد کرد.35

36. مصیبت و شکایت به خلق

من أصبح یشکو مصیبة نزلت به، فقد أصبح یشکو ربّه.
هر کس از مصیبتى که به او وارد شده به خلق شکایت برد، محققا از پروردگار خود شاکى است.36

37. صبر بزرگان

ان صبرت صبر الاکارم، و الا سلوتَ سلوّ البهائم.
ا
گر همچون بزرگواران صبر کنى (چه بهتر) وگرنه همچون چهارپایان (رنج را) فراموش خواهى کرد.37

38. توصیه به صبر

ان ابتلیتم فاصبروا؛ فان العاقبة للمتقین.
اگر گرفتار مشکلی شدید صبر کنید که سرانجام نیکو از آن پرهیزگاران است.38

39. بردبار حقیقى

حُلماء قد ذهبت أصغانهم.
)
مردگان) بردبارانی اند که کینه هاى آنان از میان رفته است.39

40. صبر و رضا

أغضِ على القذى و الألم، ترضَ أبدا
ناملایمات و رنج ها را تحمل کن تا همواره خرسند باشى.40

41. صبر خداوند

... الذى عظُم حلمه فعفا، و عدل فى کل ما قضى.
خداوندى که حلم او بزرگ است و با این حلم است که بندگانش را عفو مى نماید و در هر چه که حکم کند عدالت فرماید.41

42. صبر بر طاعت

استتمّوا نعم الله علیکم بالصبر على طاعته و المجانبة لمعصیتة.
با صبر بر طاعت، نعمت هاى خدا را بر خود تمام کرده و از نافرمانى او دورى کنید.42

43. شکیبا باش !

عوّد نفسک التصبّر على المکروه، و نعم الخُلق التصبّر فى الحق !
خویشتن را بر صبر بر آنچه ناپسند است عادت ده و شکیبا بودن در راه حق چه خوبى نیکویى است!43

______________________
پی نوشت:

  1. خطبه 76.
  2. خطبه 173.
  3. نامه 31.
  4. نامه 46.
  5. نامه 31.
  6. خطبه 98.
  7. خطبه 26.
  8. خطبه 156.
  9. حکمت 224.
  10. خطبه 142.
  11. خطبه 169.
  12. حکمت 82.
  13. حکمت 291.
  14. حکمت 292.
  15. خطبه 3.
  16. حکمت 460.
  17. حکمت 207.
  18. حکمت 144.
  19. حکمت 413.
  20. حکمت 189.
  21. حکمت 55.
  22. حکمت 424.
  23. حکمت 211.
  24. حکمت 153.
  25. حکمت 206.
  26. حکمت 31.
  27. حکمت 82.
  28. حکمت 211.
  29. حکمت 4.
  30. حکمت 418.
  31. حکمت 113.
  32. حکمت 176.
  33. حکمت 6.
  34. حکمت 69.
  35. حکمت 31.
  36. حکمت 228.
  37. حکمت 414.
  38. خطبه 97.
  39. خطبه 111.
  40. حکمت 213.
  41. خطبه 191.
  42. خطبه 188.
  43. نامه 31.


منبع:
نهج البلاغه موضوعى، عباس عزیزى

موضوعات: موضوعات نهج البلاغه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی